یک صفحه از زندگی
جمعه, ۵ مهر ۱۳۹۸، ۱۰:۱۲ ب.ظ
1. دوستی دارم که مرا کتابخوان کرد. هیچ وقت هم به رویم نیاورد از چه زندگی بالقوه نکبت باری نجاتم داده. از معدود آدم هایی که دلم زیاد برایشان تنگ میشود. یادم هست یک بار خواستم یکی دیگر از دوستانم که با او هم زیاد سَر و سِر داریم را با آن اولی آشنا کنم. آشنا شدند اما بعد از مدتی یکی آن یک را پس زد. آنکه پس نزد، هنوز این یکی را دوست دارد و گاه گاه احوالش را جویا میشود اما این یکی نه.
2. روابط انسان ها لزوماً مثل آهنربا نیست. گاهی یکی جاذب می کند و آن یکی دفع. آدم های جذاب کم اند. آدم هایی که جذاب بمانند کمتر.
3. گاهی نمیشود. هرچند که احساس میکنی همه چیز جور بوده، اما نمیشود. گاهی انگار قرار نیست بشود.
4. A=B
A=C
B=C?
در علم این استدلال صحیح است. در تجربه ...
۹۸/۰۷/۰۵