یاد سفر ترامپ می افتم به هند. یاد اینکه این غربی ها چقدر نایس اند. یاد آرامانشهر می افتم. یاد زیربنای آن. یاد خون.
یاد سفر ترامپ می افتم به هند. یاد اینکه این غربی ها چقدر نایس اند. یاد آرامانشهر می افتم. یاد زیربنای آن. یاد خون.
فکر میکنم به اینکه اگر خودم آنجا بودم چه میشد؟ کمی دردم میآید.
اگر خانواده ام بود چه؟ کمی بیشتر.
اگ خودم، خانواده ام و هر که دوستش دارم، هر روز، وقت بیرون زدن از خانه ممکن بود در خیابان ... درد کم کم جان میگیرد. درد زبانه میکشد. درد فریاد میزند. درد، عقده میشود. درد حاکم میشود. درد عنان را به دست میگیرد.
***
صفحه اینستا را بالا و پایین میکنم. میرسم یک تصویر مات. هشدار میدهد: «تصویر آزار دهنده است». دوبار تایید میکنم تا اجازه بدهد مطلب را ببینم. چوب ها بالا می رود و پایین می آید. آدم ها از کی به این روز افتادند؟ از کجای تاریخ اینقدر درنده شدند؟
می روم داخل مغز کسی که چوب می زند. با تمام زور، روی سر آن یکی که افتاده زمین و حتی تکان هم نمی خورد. یاد قابیل می افتم. یاد فرعون. یاد شمر. یاد داعش. آدم ها چطور می توانند اینقدر سقوط کنند؟ چه محاسبه ای در این ذهن صورت گرفته که فرمان می دهد: «باید بزنی. محکم تر بزن». چه چیزی ارزش اینطور زدن را دارد؟
یاد چشم آبی های خوش پوش می افتم. یاد سازندگان آرمانشهرهای زیبای مغرب زمین. یاد شهرهای زیبای اروپا. یاد فیلم های زیبای آمریکا. یاد سواحل مدیترانه. یاد تیکی تاکای دلچسب بارسا. یاد فرزند بیچاره لوییز انریکه. یاد کوبی برایانت.
یاد فضای جهانی می افتم. یاد سازمان ملل. یاد کشورهایی سکوت می کنند. یاد اینکه سکوت علامت چیست. یاد توییت های تاثیرگذار ظریف.
یاد ارزش های می افتم. یاد اینکه حاج قاسم، تروریست بود. یاد «میلیون ها زنی که هر روز در ایران سرکوب می شوند». یاد شمع هایی که در کشورم برای همدردی روشن می شود. یاد دغدغه های دیکاپریو برای افزایش دمای زمین. یاد دختر فعال محیط زیست، که یادم نیست اهل کدام کشور بود، اما خیلی آدم خوبی است. یاد لزوم توجه به بیشتر به سلامت حیوانات خانگی. یاد خودکشی نهنگ ها. یاد تلاش گسترده برای حمایت از همجنس گراهای مظلوم در انگلستان.
یاد می افتد باید کرونا را شکست دهیم. یاد هواپیمای اکراینی می افتم. یاد اینکه نباید به چیز دیگری فکر کنم. یاد بی بی سی می افتم. به من چه ربطی دارد که مسلمانان هند دارند سلاخی می شوند؟ به من چه ربطی دارد که یک عده شهروند درجه n جامعهی جهانی، وقتی از خانه بیرون می روند، ممکن است دیگر به خانه بر نگردند؟
یاد دردهای خودم می افتم. یاد کارهای زیادی که دارم. یاد اینکه خیلی وقت است غذای درست و درمانی نزده ام به بدن. یاد رونالدو. یا فیلم انگل 2019. یاد المپیک توکیو 2020. یاد لیگ جذاب جزیره. خدا کند این روزها این یکی تعطیل نشود.
یادم نیست یاد چه چیزی بود. یاد هیچ چیز نمی افتم. یادم تو را فراموش.