تبعید

از معبود
بَلِ الْإِنسَانُ عَلَىٰ نَفْسِهِ بَصِيرَ‌ةٌ وَلَوْ أَلْقَىٰ مَعَاذِيرَ‌هُ:
بلکه انسان از وضع خود آگاه است؛هر چند (در ظاهر) برای خود عذرهایی بتراشد

(قیامت/13و14)
از عبد
بازی ایران و آرژانتین هم نشان داد
مقاومت شرط پیروزی است
نه مذاکره و سازش!

(شرط پیروزی/ عین لام)
از تبعید
بی خود نیست، طبع ما به سختی عادت دارد. ما عاشق سختی هستیم ولی مثل خیلی وقت های دیگر خجالت میکشیم از عشق هایمان سخن بگوییم؛ حتی به خودمان.

(تکراری)
آخرین نظرات
  • ۸ مهر ۹۸، ۲۲:۲۲ - 00:00 :.
    :(

۴۸ مطلب با موضوع «سیاسی» ثبت شده است

۱۰اسفند

لَکِ ...


وضعیت اکران، نمود دعای "اللهم اشغل الظالمین بالظالمین" است.
و در این میان بیچاره مستضعفان.
۳۰بهمن

لَکِ ...


هرکس چشم داشت دید رابطه ی روحانی (رئیس جمهور) با رهبری را.
در همان روز بیانات رهبری درباره بی نتیجه بودن مذاکره با آمریکا، تیم مذاکره کننده اعزام شدند به گام نهایی.
هرچه شد شد، فقط یک چیز:
آقای رئیس جمهور
لطفاً دیگر دهنت را ببند
و درباره ولایت مداری کلمه ای نگو.
۲۶آبان

لَکِ ...


این روزها
هر انقلابی که چپ می کند
و مشکلات درونی اش شعله ور میشود بعد از انقلاب،
وجه دیگری از بزرگی امام کبیر ما را جلوه می کند
که آن زمان چنان انقلاب را جمع و جور کرد
که هیچ کدام از این مشکلات پیش نیامد در کشور
و حتی دخالت های خارجی هم شکست خورد
در برابر موج انقلاب اسلامی.

روح الله، واقعا روح الله بود.


۲۵مهر

لَکِ ...


نتیجه ی مذاکره با آمریکا را
آخر سر می فهمید؛
خیلی دیر.
آمریکا شاعر می کند شما را
که بعد از چند سالی
زیر لب بخوانید:

استخوان های مرا در پنجه آخر خرد کرد
آنکه می پنداشتم چون موم در چنگ من است


پ.ن: و بعد از چند سال
دوباره سوار موجی شوید؛
جلسه بگذارید برای انتخابات و بگویید:
"امسال چطور مردم را خ ر کنیم؟"



۲۵مهر

لَکِ ...


وقتی معاون وزیر می فرستند برای مذاکره با وزیر ما
یعنی ارزش وزیر به وزیر نداری؛
اسبی، فیلی یا قلعه ای کافیست برای وزیرت
بترس وزیر جان
بترس از روزی که سرباز بفرستند
برای مذاکره ی بدون پیش شرط (!)


پ.ن: اینقدر که تو عقب عقب می آیی
سربازشان هم نمی آید که بپیچی به پایش؛
مواظب باش وزیر جان
سرباز به خانه ی آخر برسد
وزیر میشود؛ وزیر جان


۲۴مهر

لَکِ ...


هر قدر احمدی نژاد
غرور ملی کاشت برایمان (در زمینه هایی)
آقایان دارند به باد می دهند

دوباره دوران آن شده که معاونان وزرای 5+1
بنشینند به گفتگو با وزیر ما
آهای وزیر جان
؛
تو فقط برای خودت نیستی
نماینده ی یک ملتی
نماینده غرور 75 میلیون انسان

منتظر هستیم
و منتظر باشید
نزدیک است دورانی که
پایشان را بگذارند روی میز
در حین مذاکره؛
لم بدهند و مثل نوکرشان برخورد کنند.
با وزیرمان نه
با رئیس جمهورمان


پ.ن: به پاس دسته گل های اخیر
رنگ "معاونان" و "وزیر ما" را یکی گذاشتم؛
هر دو قهوه ای

پ.ن 2: ادامه اش باشد فردا شب
۱۰مهر

لَکِ ...


دو نکته در باب گفتگوی حضور آقای وزیر امور خارجه در برنامه شبکه آمریکایی:

 

1. حضور:

شمایی که شان ملتی را به بازی می گیرید و می روید درون دفتر یک شبکه خبری و مصاحبه می کنید با مجری. اول اینکه کدام وزیر آمریکایی، انگلیسی، آلمانی و ... حاضر میشود بیاید و در یک برنامه تلوزیونی ما حاضر شود و که ما بگیریمش به باد سوال و حساب کشی؟ وزیر به کنار، کدام معاون،(این هم به کنار) کدام مشاور و ... از یک وزارت خانه یکی از این کشورهای طرف مذاکره با ما حاضر است خودش را اینقدر جلو ما کوچک کند؟

 

2. زبان:

شما که از طرف یک کشور رفته اید برای سخن گفتن، آیا نباید به زبان همین کشور سخن بگویید؟ به زبان کشوری که ادعا دارد در سال های آینده زبان جهانی علم را از انگلیسی به فارسی تغییر خواهد داد؟ اصلا این هیچ. این توهین به زبان خودمان نیست که یک مقام مسئول برود و با زبان دیگری سخن بگوید با اغیار؟

مگر آقای صالحی زبان عربی و انگلیسی بلد نبود که با زبان فارسی مذاکره می کرد؟ (به جز احوال پرسی، به زبان خودمان رایزنی می کرد با آنها)

مگر رهبر انقلاب به دو زبان دیگر مسلط نیست (تاجایی که ما می دانیم)، چرا با همه به زبان خودمان سخن می گوید؟

چیزی که میر مَهنای دُغابی روستایی 250 سال پیش فهمید را هنوز نفهمیده اید آقای وزیر (1).

 

پی نوشت: قصد ندارم فقط انتقاد کنم از مسئولان؛ که اعتقادی هم به این کار ندارم. اما چند روزی ست که فقط گند می زنید؛ گندهایی که کوچک نیستند.

 


(1): مبارز جنوبی که مترجم نمی پذیرفت و با بیگانگان فقط به زبان فارسی سخن می گفت.

۰۸مهر

لَکِ ...


اینکه بعضی «نرمش قهرمانانه» را کردند دست آویزی برای تطهیر مذاکره با آمریکا و می گویند."امام جامعه هم اذن داد مذاکره را؛شما چه می گویید" یک بهانه است.

اول: نرمش را با سازش و چرخش (از ارزشها و ...) اشتباه نگیریم. نرمش در میدان مبارزه یعنی سر دشمن را با پنبه بریدن نه گردن و لنگ را در اختیار او قرار دادن.

دوم: حتی با خوشبینانه ترین دید هم اگر به ماجرا نگاه کنیم و نرمش بگوییم این سازش را باز هم خودتان را گول نزنید؛کارتان قهرمانانه نبود. حقیر شدیم جلوی دشمنان نامحرم که می گویند باید بیاییم درون خانه شما و سرک بکشیم به شخصی ترین پستوهایتان (1). یا ما معنای قهرمانی و مسلک قهرمانان را نمی دانیم یا شما.

سوم: حرف هایی که چقدر زود فراموشمان شد (2):

بحث مذاکره را پیش کشیدند، که ایران بیاید بنشینیم مذاکره کنیم ... غرضشان یک کار تبلیغاتى است براى اینکه به ملتهاى مسلمان نشان دهند که ببینید این نظام جمهورى اسلامى بود با آن سرسختى، با آن ایستادگى، اما عاقبت مجبور شد بیاید باب مصالحه و گفتگو را با ما باز کند ...

تحریمها با مذاکره برداشته نخواهد شد ... هدف تحریمها خسته کردن ملت ایران است، جدا کردن ملت ایران از نظام اسلامى است. مذاکره هم که انجام بگیرد، اگر ملت ایران باز در صحنه باقى باشد و بر حقوق خود اصرار بورزد، این تحریمها وجود خواهد داشت... 

جوانها ! آن روزى که ما نیستیم و شما هستید، بدانید آن روز ملت ایران وضعش، افقش، زندگى مادى و معنوى‌اش، بمراتب از امروز بهتر خواهد بود. حرکت ملت ایران به سمت روشنى است.


چهارم: اولین نتیجه ی سازش حقیرانه آقایان و امتیاز بزرگی که ما به آنها دادیم این بود که بگویند: ایران با ما پای میز مذاکره نشست.


پنجم: نمی‌شه تا آخر عمر یه پات این‌ور جوب باشه یه پات اون‌ور جوب. یه جا جوب گشاد می‌شه (3).





(1) شرط بازدید از تاسیسات فردو
(2) 28/11/1391 (دیدار رهبر انقلاب با مردم آذربایجان)
(3) +