مهربانتر از مادر
سه شنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۲، ۰۲:۱۳ ق.ظ
لَکِ ...
***
بچه ام. می نشینم و گریه می کنم که گمت کرده ام. یا ارحم الراحمین.
***
بچه بود. راه می رفت و می خندید؛
دستش در دست مادرش بود.
پیدا کرده بود،
او مادرش را نه؛
مادرش او را
دستش در دست مادرش بود.
پیدا کرده بود،
او مادرش را نه؛
مادرش او را