تبعید

از معبود
بَلِ الْإِنسَانُ عَلَىٰ نَفْسِهِ بَصِيرَ‌ةٌ وَلَوْ أَلْقَىٰ مَعَاذِيرَ‌هُ:
بلکه انسان از وضع خود آگاه است؛هر چند (در ظاهر) برای خود عذرهایی بتراشد

(قیامت/13و14)
از عبد
بازی ایران و آرژانتین هم نشان داد
مقاومت شرط پیروزی است
نه مذاکره و سازش!

(شرط پیروزی/ عین لام)
از تبعید
بی خود نیست، طبع ما به سختی عادت دارد. ما عاشق سختی هستیم ولی مثل خیلی وقت های دیگر خجالت میکشیم از عشق هایمان سخن بگوییم؛ حتی به خودمان.

(تکراری)
آخرین نظرات
  • ۸ مهر ۹۸، ۲۲:۲۲ - 00:00 :.
    :(

۲۸ مطلب در فروردين ۱۳۹۳ ثبت شده است

۰۱ارديبهشت

لَکِ ...



از بزرگترین ترس های زندگی ام تصور یک روز سخت است؛ روز بی مادری. و با وجود این همه ترس هنوز هم هیچ کاری نمیکنم که اگر خدایی نکرده رسید چنان روزی، حداقل کمتر حسرت بخورم.
واقعا از خودم متعجبم. دیگر چه انگیزه و نیرویی میخواهد من را حرکت بدهد در این زندگی راکد و گندیده؟
۳۱فروردين

لَکِ ...



وقتی که از غم ها شکایت می کنیم
به خدا نشان میدهیم چقدر نفهمیم؛
ما انسانها.
۳۰فروردين

لَکِ ...



گاهی اوقات که خیلی تحت فشاری
فقط باید بخواب. فقط خواب.
واقعا نعمت بزرگی ست این خواب؛
ریست (بازنشانی) می کند آدم را.
۲۸فروردين

لَکِ ...



فقط کسانی که تاکسی سوار میشوند بخوانند:

اگر جای خدا بودم، کسانی که پژو 405 و همه خودروهای مشابه آن را وارد شبکه حمل و نقل عمومی کردند عذاب می کردم؛ ناجور. کسی که اینکار را کرد اگر قبل از این حرکت متفکرانه (!) فقط یکبار (تاکید می کنم: فقط یکبار) با دونفر دیگر نشسته بودند روی صندلی عقب میفهمید اون پشت فقط میشه دو نفره نشست نه سه نفره.
۲۷فروردين

لَکِ ...



1. راننده تاکسی شروع کرد به نالیدن از اوضاع پایانه تاکسی رانی بعد از اجاره ی آن توسط پیمانکار و اینکه او چه پولی به جیب زده و ...

2. قطعا برای کوچک کردن دولت که یکی از ملزومات سرعت دادن به رشد کشور است، یکی از راه ها خصوصی سازی است. زیرا کار به دست مردمی می افتد که برای کسب درآمد باید کار کنند، در نتیجه با همین هدف خوب کار می کنند. یکی از اشکالات خصوصی سازی هم این است که پولهای عظیمی که در شبکه ی دولتی ذخیره شده است، پخش میشود بین عده ای محدود. اما چاره چیست؟ (و این جمله تفاوت دارد با: چاره نیست)

3. این را هم بگویم که راننده دلش نمی سوخت به این پول انباشته در یکجا. بلکه حرف دلش پیز دیگری بود که بعدتر گفت و آن اینکه: این پول حق ما بود که خاک این ترمینال را خورده ایم.


۲۶فروردين

لَکِ ...



خیلی از دریاچه های دلم
خشک میشونداگر امروز
باران محبت نبارد.
۲۵فروردين

لَکِ ...



هنوز منتظر تو ام
و هنوز منتظر منی

یکی از ما اشتباه می کند
۲۴فروردين

لَکِ ...



از زیباترین روزهای زندگی ام بود
حضور در مکانی بود که تا به حال به آن نرفته بودم
در سفر اخیر راهیان نور.
محمود وند؛
در کنار شهدا گمنام تازه تفحص شده
دل میبرد از من
از منی که هنوز بند دلم مانده پیش شهدایی که
خون دادند تا امامشان خون دل نخورد.
چه می دانستند شهدا
که بعد از آنها
جام زهر میدهیم به دست امامشان
و اماممان؟


۲۳فروردين

لَکِ ...



1. حجم عظیم اطلاعات ذهنت را اگر به کار نبندی می گندد و فقط راه را بر اطلاعات بعدی و همچنین بر انگیزه ها سد می کند. خدا تجربه اش را نسیبتان نکند.

2. پناهیان: بنده باید التماس کند تا خدا دستش را بگیرد والا لیاقت قرب نخواهد یافت. میان عاشق و معشوق فرق بسیار است / چو یار ناز نماید شما نیاز کنید

3. خیلی از ما از خدا طلبکاریم. از دعاهایمان معلوم میشود، نه؟

۲۲فروردين

لَکِ ...



از من فقط گند کاری
و از تو فقط پرده پوشی

خوب کارها را تقسیم کرده ایم، نه؟