تبعید

از معبود
بَلِ الْإِنسَانُ عَلَىٰ نَفْسِهِ بَصِيرَ‌ةٌ وَلَوْ أَلْقَىٰ مَعَاذِيرَ‌هُ:
بلکه انسان از وضع خود آگاه است؛هر چند (در ظاهر) برای خود عذرهایی بتراشد

(قیامت/13و14)
از عبد
بازی ایران و آرژانتین هم نشان داد
مقاومت شرط پیروزی است
نه مذاکره و سازش!

(شرط پیروزی/ عین لام)
از تبعید
بی خود نیست، طبع ما به سختی عادت دارد. ما عاشق سختی هستیم ولی مثل خیلی وقت های دیگر خجالت میکشیم از عشق هایمان سخن بگوییم؛ حتی به خودمان.

(تکراری)
آخرین نظرات
  • ۸ مهر ۹۸، ۲۲:۲۲ - 00:00 :.
    :(

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مناجات دو خطی» ثبت شده است

۲۸مهر

لَکِ ...


آه؛
نفسم بالا نمی آید بی تو
تو بودی که عطش را آفریدی
پس کجاست آب؟
۰۵مهر

لَکِ ...


بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست ...


سالهاست که بی تو مانده ام. و سالهاست که نفهمیده ام این حال زار روحم را. که اگر فهمیده بودم می گشتم به دنبال ریسمانی یا هر دستاویزی دیگری که چنگی بزنم در آن. مثل انسانی که در باتلاقی فرو می رود؛ و مثل شهری که ...
من هنوز هم باور نکرده ام که بی تو مثل شهری به روی گسل می مانم؛ تا این حد سست ...



۱۸شهریور

لَکِ ...



با خودم می گویم:
اگر فردا ظهور کنی ...
من که هنوز آماده نیستم

شاید با من بگویی:
هیچ وقت آماده نبودی

۱۲شهریور

لَکِ ...



یک روز این جمله را خیلی جدی به بعضی از نزدیکانم می گویم:
چطوری منو تحمل می کنی؟

همانطور که خیلی وقت ها به خدا می گویم.
۲۶مرداد

لَکِ ...



تمام داستان من و دوستی که مرا رساند به خدا؛ به خدایی که اقتباسی نبود. همین سه خط شعر:


باد پیغام لب دریا را

به دل کوه رساند

آسمان ابری شد!*



شعر نوشت:

رسیده ام (؟) به خدایی که اقتباسی نیست

شریعتی که در آن جکم ها قیاسی نیست

خدا کسی است که باید به عشق او برسی

خدا کسی که از او سخت می هراسی نیست*



*شعر اول از سعید حدادیان و شعر دوم از فاضل نظری



۲۵مرداد

لَکِ ...



دوستی پیامک زد:

و نترسیم از مرگ
مرگ پایان کبوتر نیست ...
و اگر مرگ نبود
دست ما در پی چیزی می گشت ...


گاهی به این فکر می کنم که مرگ می توانست (و می تواند) بهترین و لطیف ترین اتفاق زندگی ام باشد اما ...
اما حالا که به آسمان نگاه می کنم خجالت می کشم از خودم. و خجالت می کشم از این گندکاری هایی که کرده ام.
فقط میگویم: "یا لطیف، ارحم عبدک الضعیف"


۰۸مرداد

لَکِ ...



1. از گناه، آه می ماند فقط.
زندگی ام آهستان شده الان؛
می بینی که ...

2. هیچ وقت به خاطر خوبی های من نداده بودی
که الان به خاطر بدی های من ندهی یا پس بگیری (+).