تبعید

از معبود
بَلِ الْإِنسَانُ عَلَىٰ نَفْسِهِ بَصِيرَ‌ةٌ وَلَوْ أَلْقَىٰ مَعَاذِيرَ‌هُ:
بلکه انسان از وضع خود آگاه است؛هر چند (در ظاهر) برای خود عذرهایی بتراشد

(قیامت/13و14)
از عبد
بازی ایران و آرژانتین هم نشان داد
مقاومت شرط پیروزی است
نه مذاکره و سازش!

(شرط پیروزی/ عین لام)
از تبعید
بی خود نیست، طبع ما به سختی عادت دارد. ما عاشق سختی هستیم ولی مثل خیلی وقت های دیگر خجالت میکشیم از عشق هایمان سخن بگوییم؛ حتی به خودمان.

(تکراری)
آخرین نظرات
  • ۸ مهر ۹۸، ۲۲:۲۲ - 00:00 :.
    :(

۴۷ مطلب با موضوع «سبک زندگی» ثبت شده است

۰۳آبان

لَکِ ...


همه حرف؛ همین سه بیت است. حوصله ی شرح قصه نیست ...



کسی تنهایی یک مرد شاعر را نمی فهمد
و جاده وسعت درد مسافر را نمی فهمد

خیابان ها و ماشین های سردرگم نمی دانند
که دنیا درد انسان معاصر را نمی فهمد

چراغ سبز یا قرمز چه فرقی می کند، وقتی
سواره خط کشی قلب عابر را نمی فهمد؟



۳۰مهر


لَکِ ...


به نقل از علامه قاضی می گفت (که گفته اند):

هرکس نماز اول وقت خواند و به جایی نرسید

مرا لعنت کند.

 

 

منبع: مستند حدیث سرو

۱۵مهر

لَکِ ...


حج می آموزد به ما
که اگر زندگی سخت گرفت بر ما
شاکی نباشیم از دست خدا

حج یعنی ما باید دور خدا بگردیم
نه برعکس

۰۴مهر

لَکِ ...


زندگی را زهر کردیم به کام خودمان.
همواره به دنبال آن چیزی هستیم که نداریم؛
به فکر چیزی که در آن لحظه دستمان به آن نمی رسد.
ایام امتحانات به فکر مطالعه و کارهای دیگری که عمر تا عمر انجام نمی دهیم
وقتی امتحانات تمام شدن و امکان مطالعه پیش آمد، به فکر سفریم
در سفر به فکر فوتبالیم و کامپیوتر.
در هنگام کار با کامپیوتر به فکر ...


هیچگاه از آنچه که داریم لذت نمی بریم چون
همیشه چشممان به دست دیگران است؛
یا به دست خودمان در زمانی دیگر -غیر از حال-

۲۹شهریور

لَکِ ...



ما ایرانی ها عادت کرده ایم (عادتمان داده اند) که این تفکر را داشته باشیم که داوری ها همیشه به ضرر ماست. این قانون در تمامی مسابقات ورزشی صادق است. چه والیبال باشد، چه کشتی، چه تکواندو و چه هر رشته ی دیگری.
در کنار این داشته باشید این قانون را که هیچ کدام از تیم های ملی و
ورزشکارهای ایرانی در صورت باختن در هر رشته ای (و به هر شدت و نوعی) چیزی از ارزش هایشان کم نمیشود.
در مورد اول دو حالت وجود دارد. یا بقیه کشورها به تمام معنا دنیا را به گند کشیده اند (که البته کشیده اند) و جهت گیری های سیاسی را در تمام وجوه به شدت تاثیر می دهند (قضاوت با خودتان)، یا اینکه این خرافه ای است که ما با تلقین پذیرفته ایم.
هر کدام از این دو حالت که باشد با نیم نگاهی به مورد دوم و موارد بعدی (هرکس برای خودش بنویسد این موارد بعدی را) می توان همان نیتیجه ی همیشگی را گرفت که: "ما باختن را یاد نگرفته ایم".
این گذاره به خودی خود تلخ است اما تلختر هم میشود زمانی که اثرات آن را هم بررسی کنیم. از جمله اینکه وقتی باختن را بلد نباشیم به طور قطع این را هم بلد نیستیم که از شکست ها پیروزی بسازیم و به جای برطرف کردن ایرادهای خودمان به دنبال عوامل بیرونی می گردیم.
حرف آخر اینکه شاید بدترین اثر این نپذیرفات شکست این باشد که در شکست های زندگی به جای شکر، ناله می کنیم از دست خدا که "چرا من؟"؛ قهر می کنیم با خدا، نماز نمی خوانیم و از همین دست بچه بازی هایی که همه داریم در حد خودمان.

شعر نوشت:
به جای شکر گاهی صخره ها با گریه می گویند
چرا سیلی خور امواج دریا ساختی ما را



۲۷شهریور

لَکِ ...



مُنکِر شدم مُنکَر خودم را
و این راز تکرار ارتکاب آن است.

پی نوشت:
وقتی عذاب نمی کشم در هنگام انجام گناهی
چطور قرار است پشیمان شوم از انجام آن؟
چطور بدون پشیمانی توبه کنم؟ فقط به زبان؟
۲۶شهریور

لَکِ ...



اما کم و بسیار، چه یکبار چه صد بار
تسبیح تو ای شیخ رسیده ست به تکرار ...


خیلی خیالم راحت است که فکر می کنم یک روز قرار است خارج شوم از مدار این زندگی تکراری. البته همیشه این جمله ی تکراری وول می خورد در ذهنم که: "من هیچ کاری نکردم که دیگران نکرده باشند، چطور می خواهم چیزی شوم که دیگران نشدند؟"
حال و روز خیلی هایمان همین است. همیشه امیدواریم به روزی که ...
همیشه در حال مقدمه چینی هستیم برای روزی که ...
هر روز کار می کنیم به امید ساعتی که ...

جای خالی ها را هر کس برای خودش پر کند اما این سوال را هم ته ذهنمان داشته باشیم که: "این همه سال رفتیم و نشد؛ چرا هنوز فکر می کنیم که یک روز میشود؟"

شعر نوشت:
بیا تا گل بر افشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم

پی نوشت: فکر می کنم ما زیادی امیدواریم گاهی. یاد مرگ شاید راه درمانی باشد؛ شاید.