تبعید

از معبود
بَلِ الْإِنسَانُ عَلَىٰ نَفْسِهِ بَصِيرَ‌ةٌ وَلَوْ أَلْقَىٰ مَعَاذِيرَ‌هُ:
بلکه انسان از وضع خود آگاه است؛هر چند (در ظاهر) برای خود عذرهایی بتراشد

(قیامت/13و14)
از عبد
بازی ایران و آرژانتین هم نشان داد
مقاومت شرط پیروزی است
نه مذاکره و سازش!

(شرط پیروزی/ عین لام)
از تبعید
بی خود نیست، طبع ما به سختی عادت دارد. ما عاشق سختی هستیم ولی مثل خیلی وقت های دیگر خجالت میکشیم از عشق هایمان سخن بگوییم؛ حتی به خودمان.

(تکراری)
آخرین نظرات
  • ۸ مهر ۹۸، ۲۲:۲۲ - 00:00 :.
    :(

۲۶ مطلب با موضوع «معصومین :: امام حسین» ثبت شده است

۱۵آبان

لَکِ ...



یزید بعد از مرگ پدرش بر منبر رفت و خطاب به مردم گفت: ... من قصد ندارم که پدرم را از صفات زشت تزکیه کنم زیرا خدا به احوال او داناتر است؛ اگر او را بیامرزد به رحمتش با او رفتار کرده و اگر او را کیفر دهد به سبب گناهانش خواهد بود.


به نقل از: واقعه کربلا / علی نظری منفرد (منبع: البدایۀ و النهایۀ، 8 / 153)

۱۴آبان

لَکِ ...



دخترک از میان جمعیتی که گریه‌کنان شاهد اجرای تعزیه‌اند رد می‌شود. عروسک و قمقمه‌اش را محکم زیر بغل می‌گیرد. شمر با هیبتی خشن، همان‌طور که دور امام حسین(علیه السلام) می‌چرخد و نعره می‌زند، از گوشه‌ی چشم دخترک را می‌پاید. او با قدم‌های کوچکش از پله‌های سکوی تعزیه بالا می‌رود. از مقابل شمر می‌گذرد، مقابل امام حسین(علیه السلام) می‌ایستد و به لب‌های سفید شده‌اش زل می‌زند. قمقمه را که آب تویش قلپ قلپ صدا می‌دهد، مقابل او می‌گیرد. شمشیر از دست شمر می‌افتد و رجز خوانی‌اش قطع می‌شود. دخترک می‌گوید: «بخور، مالِ تو آوردم» و بر می‌گردد. رو به روی شمر که حالا بر زمین زانو زده، می‌ایستد. مردمک‌های دخترک زیر لایه‌ی براق اشک می‌لرزد. توی چشم‌های شمر نگاه می‌کند و با بغض می‌گوید: «بابای بد!» نگاه شمر از چانه‌ی لرزان دخترک می‌گذرد، و روی زمین می‌ماند. او نمی‌بیند که دخترک چگونه با غیظ از پله‌های سکو پایین می‌رود.



+ منبع



۱۴آبان

لَکِ ...


باید به اشک هایم شک داشته باشم
وقتی که سالهاست می بارد
و آسمان سینه هم
همچنان غبار آلود است.


پی نوشت: هر کجا هستم باشم
آسمان مال شماست




۱۳آبان

لَکِ ...


محرم می کشد انسان را
با خودش
می کشد
به خودش

محرم تمام دین باید جلوه گر شود
و به قول بزرگی:
شور و شعور و شعر و شعار
باید در کنار هم
باشند
تا حاصل شود
رشد متوازن
۱۲آبان

لَکِ ...


آسمان شهرمان
دو روز است
پیشواز رفته
محرم الحرام حسین را.

دل ما هم گرفته
مثل آسمان شهر
میبینی که ...




پ.ن: این عکس شهر ما نیست.


۲۷مهر

لَکِ ...


خیز و جامه نیلی کن، روزگار ماتم شد
دور عاشقان آمد؛ نوبت محرم شد

این سوال را باید به خودم جواب بدهم
و باید به خودتان جواب بدهید
که من چرا باید حسین(ع)را دوست داشته باشم؟
اگر این علاقه نباشد چه مشکلی در زندگی من ایجاد میشود
باید عاداتمان را
با زیر بنای عقلانیت
وسیله ای کنیم برای رشد.

پ.ن: محرم را اگر دریابیم
شاید برسیم به جایی که ...
(خدا میداند فقط که کشتی نجات
به کجاها می رساند غریق را)