تبعید

از معبود
بَلِ الْإِنسَانُ عَلَىٰ نَفْسِهِ بَصِيرَ‌ةٌ وَلَوْ أَلْقَىٰ مَعَاذِيرَ‌هُ:
بلکه انسان از وضع خود آگاه است؛هر چند (در ظاهر) برای خود عذرهایی بتراشد

(قیامت/13و14)
از عبد
بازی ایران و آرژانتین هم نشان داد
مقاومت شرط پیروزی است
نه مذاکره و سازش!

(شرط پیروزی/ عین لام)
از تبعید
بی خود نیست، طبع ما به سختی عادت دارد. ما عاشق سختی هستیم ولی مثل خیلی وقت های دیگر خجالت میکشیم از عشق هایمان سخن بگوییم؛ حتی به خودمان.

(تکراری)
آخرین نظرات
  • ۸ مهر ۹۸، ۲۲:۲۲ - 00:00 :.
    :(

۳۰ مطلب در آبان ۱۳۹۲ ثبت شده است

۲۱آبان

لَکِ ...



فایل شعر خوانی سیدحمیدرضا برقعی در روز عاشورا.
لطفی کنید به من و به خودتان، وقتی که حال داشتید گوش کنید؛
روضه سنگین است.




لینک مستقیم
حجم: 3.85 مگابایت



شعر نوشت:
چیدم همه اعضای تو را در بغل هم / این قطعه ولی مال کجای بدن توست؟

۲۰آبان

لَکِ ...



داشتم از روضه برمی‌گشتم خانه. یک غذای نذری اضافه هم برای مادرم گرفته بودم. مادرم خیلی قیمه دوست داشت. بوی قیمه فضای اتوبوس را پر کرده بود. موقع پیاده شدن راننده گفت: «قیمه امام حسینه؟»
کمی مکث کردم؛ بدون هیچ حرفی قیمه را به او دادم و پیاده شدم. تمام طول کوچه را به مادرم و حرفش فکر می‌کردم. «حتی اگر شده یک دانه برنج از غذای هیأت را به نیت شفا برای من بیاوری، بیاور.»
واردخانه شدم. با تعجب نگاهی به مادرم و ظرف های قیمه اطراف او انداختم.
«گفتم یک دانه برنج نه یک دیگ برنج!»



+ منبع


۱۹آبان

لَکِ ...



توی هیأت بود که دیدمش. دلم برایش سوخت. پسرک نابینا را می‌گویم که چتر به دست جلوی نگاه‌های بی تفاوت عابران، توی این سرما زیر باران می‌لرزید کنار خیابان و فال می‌فروخت. می‌خواستم بی تفاوت بگذرم که چشمم به یک پرچم سیاه افتاد، که رویش با خط سرخ نوشته بود: «کیست مرا یاری کند؟» چیزی توی دلم لرزید. دستم را توی جیبم بردم و همه‌ی فال‌هایش را خریدم. پسرک خوشحال شد. امشب هم گرسنه می‌خوابم. بی خیال. باران شدید می‌بارد



+ منبع

۱۹آبان

لَکِ ...


 در وصف زندگی تامل برانگیز «شبث بن رِبعی تَمیمی کوفی» آمده است:

در صدر اسلام علیه رسول خدا (ص) می جنگید.
بعد تو به کرد و مسلمان شد.
بعد به گروهی که عثمان را به قتل رساندند کمک کرد.
بعد به یاران حضرت امیر (ع) پیوست.
بعد به گروه خوارج نهروان پیوست، فرماندهی آنها را عهده دار شد و علیه علی (ع) جنگید.
بعد از کار خود پشیمان شد و توبه کرد.
بعد به کربلا رفت و در به شهادت رساندن امام حسین (ع) شرکت داشت.
بعد به یاران مختار ثقفی پیوست و به خونخواهی حسین (ع) قیام کرد.
بعد رئیس پلیس کوفه شد.
بعد در کشتن «مختار ثقفی» شرکت داشت.
و سر انجام در هشتاد سالگی از دنیا رفت.


شعر نوشت: مرز در عقل و جنون تاریک است
کفر و ایمان چه به هم نزدیک است


منبع: نفس الرحمن، ص 260

۱۸آبان

لَکِ ...



- مگر نشنیدید؟ امیر می فرمایند: هر کس نامه نوشته قیام کند.
امیر گفت: «والله، از اول هم می دانستم که حسین دروغ می گوید. کوفی و خیانت به امیرالمومنین!»
 


+ منبع

۱۸آبان

لَکِ ...



زمانی که به ولید بن عتبه _ امیر مدینه _ خبررسید که امامحسین به سمت عراق حرکت کرده است نامه ای برای عبیدالله بن زیاد به این مضمون نوشت: اما بعد، حسین (ع) به سویعراق حرکت کرده است و او فرزند فاطمه دختر رسول خدا (ص) است. ای پسر زیاد! حذر کن از این که از ناحیه ی تو آسیبی به او برسد، که بر خود و قبیله ات زیان وارد خواهی کرد، زیانی که هیچ چیز و هیچ کس نمی تواند مانع آن شود و تا دنیا باقی است هیچ کس آن را فراموش نخواهد کرد.

ولی عبید الله ...


به نقل از: واقعه کربلا / علی نظری منفرد (منبع: بحار النوار 44 / 368)
۱۷آبان

لَکِ ...



«طبق آخرین پیش بینی ها آب و هوای کربلا در روزهای تاسوعا و عاشورا به شدت بارانی خواهد بود.»
کودک: مامان! پس دیگه علی اصغر تشنه نمی مونه! مگه نه؟



+ منبع

۱۷آبان

لَکِ ...


هیچ روز و لحظه ای
غمبارتر نیست
از عصرهای جمعه
مگر عصر عاشورا
۱۶آبان

لَکِ ...



دل ندارها نخوانند



دشمن، دور تا دور او حلقه زده بود. خودش را از روی زمین کَند. دستانش، چند قدم آن طرف تر در نگاه آب، بال بال می‌زدند.

به سختی نگاهی به خیمه‌ها انداخت، رویش را برگرداند. نیم نگاهی هم به فرات کرد: «اگر به سمت خیمه‌ها بروم، آب ندارم. اگر به سمت فرات، دست...»


+ منبع
۱۶آبان

لَکِ ...



آب را که نزدیک صورت بُرد
عکس حسین را در آب دید ...
"دستانش" را گم کرد
و کمی بعد
حسین "برادرش" شده بود ...
خودش را هم گم کرد
دیگر از او چیزی نمانده بود
هرچه بود، خدا بود.