تبعید

از معبود
بَلِ الْإِنسَانُ عَلَىٰ نَفْسِهِ بَصِيرَ‌ةٌ وَلَوْ أَلْقَىٰ مَعَاذِيرَ‌هُ:
بلکه انسان از وضع خود آگاه است؛هر چند (در ظاهر) برای خود عذرهایی بتراشد

(قیامت/13و14)
از عبد
بازی ایران و آرژانتین هم نشان داد
مقاومت شرط پیروزی است
نه مذاکره و سازش!

(شرط پیروزی/ عین لام)
از تبعید
بی خود نیست، طبع ما به سختی عادت دارد. ما عاشق سختی هستیم ولی مثل خیلی وقت های دیگر خجالت میکشیم از عشق هایمان سخن بگوییم؛ حتی به خودمان.

(تکراری)
آخرین نظرات
  • ۸ مهر ۹۸، ۲۲:۲۲ - 00:00 :.
    :(

ناله

پنجشنبه, ۲۱ شهریور ۱۳۹۲، ۰۲:۱۳ ق.ظ

لَکِ ...



همه ما از دست دوستان خود می نالیم
و معتقدیم که در حق ما نارفیقی کرده اند
و هنگامی که شعری خوانده می شود در وصف بی وفایی دوستان
همگی آهی سوزناک سر میدهیم (که من هم زخم خورده ام).

سوال اینجاست:
اگر همه ما بیشتر به رفقایمان مهربانی کرده ایم
و کمتر مهربانی دیده ایم
پس این محبت ها کجا رفته؟
پس چرا همه می نالیم؟
بالاخره باید پیدا شوند کسانی که بیشتر محبت دیده باشند.


اول پی نوشت:
به دوستی مدام می گفتم:
"چطوری ماندگاری عطر تو اینقدر زیاده؟ واسمه من سریع می پره."
تا اینکه دیروز دوست دیگری همین جمله را به من گفت.
فهمیدم این تصوری که در خیلی ها وجود دارد
ناشی از این است که حس بویایی ما به عطری که خودمان زده ایم
و دائما آن را استنشاق می کنیم عادت کرده است.

دوم پی نوشت:
شاید ضاعقه همه ی ما به محبت دیدن عادت کرده باشد.
فقط همین



نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی